کسی که زود از کوره در می رود قطعا خام خواهد ماند

درد ها فراموش میشوند ولی همدرد ها هرگز

اگر مدت چهل روز با مردم بسر ببری یا مانند انها میشوی یا ان ها ترک میکنی

گفتم کجا؟ گفتا به خون گفتم چرا؟ گفتا جنون گفتم که کى؟ گفتا کنون گفتم نرو خندیدو رفت

بدترین انتقامی که خدا از بنده اش میتونه بگیره این که فراموشش کنه

اگر بدانیم کجا هستیم کجا میرویم و به چه وسیلهای میرویم یکی از مشکلات خود و اجتماع بر طرف میشود

وقتی بدنبال آرزوهایت میروی حتما نگاهی به کوله پشتیت بنداز مبادا سوراخ باشد چیزهای که امروز داری آرزوی فردایت شود

افسوس که این مزرعه را اب گرفته دهقان فداکار را خواب گرفته

اگر کسی عهدی که با ما بسته را شکست خود را بازنده نپنداریم بازنده ی اصلی اوست که اعتبارش را باخته ناتوانی اش را به اثبات رسانده وچهره واقعی اش را نشان داده

دستش نمك نداره !

درزي در كوزه افتاد !

خشم زن مانند الماس است می درخشد اما نمی سوزاند

شاید نشود ب گذشته برگشت و یک آغاز زیبا داشت ولی می شود هم اکنون آغاز کرد و یک پایان زیبا داشت

اگر پست و مقامی به ما داده شد که از عهده اش بر نمی آییم حتما استعفا دهیم؛ این یعنی شرافت

اگر طعنه بزنیم کسی مسخره مان نمیکند اما همینکه به چیزی واقعا ایمان داشته باشیم همه به سرمان می ریزند

اسیرگذر زمان نباش اثرگذار باش